زندگینامه مرحوم آیت الله حاج آخوند(ره)

زندگینامه مرحوم آیت الله حاج آخوند به قلم یكی از شاگردانشان

 آیت الله حاج مجتبی حاج آخوند، در 13 جمادی الثانی سال 1347 ق. (1308 ش) در كرمانشاه در خاندانی پاك نهاد و منتسب به سلسله جلیل روحانیت، دیده به جهان خاكی گشود
      

پدر و جد

پدرش آیت الله شیخ حسن حاج آخوند متولد 1301 ق. از شاگردان میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی در نجف اشرف بود. وی بعد از كسب اجازه اجتهاد و روایت از استادان بنام حوزه علمیه نجف، به قصد تبلیغ احكام و معارف دین، ارشاد مردم و تقویت بنیه علمی حوزه علمیه كرمانشاه، در آن شهر رحل اقامت افكند و سال ها منشأ خیرها و بركات بود. وی در سال 1337 ش. بدرود حیات گفت. جدش آیت الله ملاحسین حاج آخوند اصفهانی، از عالمان و فقیهان طراز اول تاریخ كرمانشاه بود. وی در اصفهان متولد شد و در نجف تحصیل كرد و در كرمانشاه به تبلیغ دین اشتغال داشت. او در جریان مشروطیت، به قصد هدایت و قطع دست ظالمان از سر مردم كرمانشاه در كنار سایر عالمان و فقیهان، فعالیت‌های زیادی انجام داد. مدفن وی و فرزندش شیخ حسن حاج آخوند در قبرستان وادی السلام نجف اشرف است
.

تحصیلات

روزگار كودكی ایشان در دامن پرمهر مادری نمونه از تبار سلسله جلیل روحانیت و در سایه پدری عالم، فقیه و عارف سپری شد. محیط مناسب خانواده، زمینه دانش دوستی و كمال جویی را در او شكوفا كرد. وی بعد از طی تحصیلات كلاسیك در سال 1323 ش. (1363 ق) به خاطر اشتیاق فراوان به تحصیل علوم دینی، وارد حوزه علمیه كرمانشاه شد و از محضر استادان بنام آن شهر بهره‌های فراوان برد. مراحل مقدماتی ادبیات، منطق، فلسفه، فقه، اصول و سایر علوم اسلامی را در حد مطلوبی با جدیت كامل فراگرفت. حافظه قوی، پشتكار، اهمیت به مباحثه، شركت مستمر در درس‌ها، احترام به استادان و انس با آن ها، از شیوه‌های تحصیلی وی بود.

وی در سال 1332 ش. (1372 ق) برای كسب مراتب عالی علوم اسلامی و رسیدن به درجات بالاتر از نظر علمی و معنوی، به حوزه علمیه قم وارد شد و در مدرسه حجتیه سكونت گزید و از محضر آیات عظام و استادان بنام این شهر بهره‌های كافی و وافی برد
.

شیخ مجتبی بعد از سال‌ها تحصیل و تحقیق در علوم اسلامی، اعم از معقول و منقول، با عنایات و الطاف خاصه خداوند و توسل به اهل بیت علیهم السلام و استعداد فراوان، به درجه عالی اجتهاد رسید و در اكثر علوم اسلامی، صاحب نظر گشت. احاطه بر مسائل فلسفی، مبانی و قواعد فقه و تطبیق آن ها بر فروع فقهی هنگام تدریس و طرح مباحث عرفانی و نیز كرسی درس تفسیر قرآن كریم در كرمانشاه، گویای تبحر وی در علوم عقلی و نقلی بود
.

استادان:

استادانی كه حاج آخوند از آن ها بهره علمی گرفته و از خرمن فضایل و دانش آنان خوشه علم و كمال چیده است، عبارتند از
:

الف) استادان كرمانشاه
:
1-
شیخ حسن حاج آخوند. وی از دانشمندان، فقیهان و استادان حوزه علمیه كرمانشاه بوده و در مسجد شهبازخان آن شهر، به اقامه نماز جماعت و ارشاد اشتغال داشته است
2- سید محمدجواد حسینی نجومی (متوفای 1387 ق) وی از فقیهان عارف و هنرمند بود كه از آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ ضیاءالدین عراقی، شیخ محمدحسن علامی و سید حسین حایری اجازه اجتهاد و روایت داشت
.
3-
شیخ محمدحسن علامی (متوفای 1394 ق) او از عالمان و فقیهان بنام تاریخ كرمانشاه، بلكه تاریخ ایران است. او را فقیهی پژوهشگر، دقیق، فاضل كامل، دانشمندی جامع در علوم عقلی و نقلی و خوش ادراك معرفی كرده‌اند
.
4-
سید محمود معصومی لاری. وی از عالمان ادیب و فقیهان بزرگ تاریخ كرمانشاه است كه در تدریس علوم اسلامی، خصوصاً ادبیات عرب، تبحری خاص داشته است
.
5-
سید حسین معصومی لاری. او از عالمان و فقیهان كرمانشاه است كه در تواضع و فروتنی ضرب المثل بوده است؛ چه این كه با كهولت سن و مقام و منزلت علمی‌اش به تربیت طلاب و تدریس دروس مقدماتی مثل جامع المقدمات با تواضع و اشتیاق كامل می‌پرداخته است و كار خود را تقویت بنیه علمی طلاب سطح مقدمات در علوم اسلامی می دانست
.
6-
محمد آل آقا. او از خاندان آل آقا و منسوب به وحید بهبهانی است كه در كرمانشاه به وعظ و ارشاد و تدریس اشتغال داشته است
.

ب) استادان قم
:
حاج آخوند در قویترین درس های خارج اصول، فقه و فلسفه در حوزه علمیه قم حضور یافت و از محضر آیات عظام: امام خمینی قدس سره، بروجردی، اراكی، محقق داماد، علامه طباطبایی، سلطانی و... بهره برد و علوم اسلامی را چون آبی زلال از چشمه‌هایی جوشان به كام جان خود نوشانید
.
در قم بیشتر از امام خمینی قدس سره تأثیر پذیرفت؛ به طوری كه شیفته رفتار و مقام علمی و معنوی امام شد؛ چه این كه بارها پیشنهاد و درخواست برگشت وی به كرمانشاه به او داده شد، ولی به دلیل تعلق خاطر فراوان به مراد خود، دل كندن از آن دریای جوشان علم و معرفت برایش سخت بود و تنها موقعی قم را ترك و به كرمانشاه هجرت كرد كه فرمان امام به وی، مبنی بر هجرت به آن سامان، صادر شد
.

ازدواج:

آیت الله شیخ مجتبی حاج آخوند در سال 1338 ش. (1378 ق) در سن سی سالگی با دختر آیت الله محمدحسین مسجد جامعی، از مجتهدان حوزه علمیه قم، ازدواج كرد كه خطبه عقد این زوج بزرگوار به وسیله امام راحل خوانده شد. همسرش بانویی بافضیلت، متقی و برخوردار از عفت و عزت نفس، از خانواده‌ای فقیه و روحانی بود كه در بهمن 1377 ش. دارفانی را وداع گفت و در قم بعد از اقامه نماز به وسیله آیت الله بهجت، بنابر فرمان آیت الله خامنه‌ای در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به خاك سپرده شد. ثمره این ازدواج، سه پسر و سه دختر است. پسران وی به نام‌های محمدمهدی، علی و حسن هستند كه هر سه از طلاب علوم دینی و هم اكنون در حوزه علمیه قم به تحصیل مراحل عالی علوم اسلامی مشغول هستند.


فعالیت‌های سیاسی حاج آخوند:

پیشینه مبارزات سیاسی آیت الله حاج آخوند به قبل از سال 1342 ش. در جریان افشاگری امام خمینی قدس سره در مورد مسئله انجمن‌های ایالتی و ولایتی برمی‌گردد. وی در جریان مذكور و دیگر حركت‌های سیاسی امام علیه دستگاه ستم شاهی پهلوی، در قم و در كنار امام شركت چشمگیر داشت
.
وی در خاطراتش می‌گوید: «روزی همراه آیت الله خامنه‌ای به محضر امام خمینی قدس سره رسیدیم. او به امام عرض كرد: آقا! ما توپ و تانك و اسلحه نداریم. چطور می‌توانیم مبارزه كنیم؟ امام فرمود: «ما اگر مبارزه نكنیم باید بنشینیم و استخاره كنیم؛ ما بیان داریم و بیان ما، قدرت ماست.» واقعاً هم همین طور بود. وقتی امام حرف می‌زد، سخنرانی می‌كرد، به دل‌های مؤمنین قوت و در دل دشمنان رعب ایجاد می كرد و این، جز اخلاص امام چیز دیگری نبود
.

هجرت به كرمانشاه:

آیت الله حاج آخوند بنابر فرمان امام خمینی قدس سره به ایشان، مبنی بر هجرت به كرمانشاه، به قصد تقویت بنیه علمی طلاب و فضلا و رهبری سیاسی مردم آن سامان، در سال 1342 ش (1383 ق) به زادگاهش بازگشت. با ورود وی، روحی دوباره در كالبد دینی و سیاسی مردم آن شهر دمید و حیاتی دیگر گرفت
.

ویژگی‌های اخلاقی و معنوی

توجه به عبادات:


توجه فراوان به امور عبادی، از ویژگی‌های آیت الله حاج آخوند بود. بیشتر اوقات زبانش به ذكر خدا مشغول بود. به اقامه نماز شب، مقید بود، حتی در سفرها و در حال كسالت. بعد از نماز صبح نیز بیدار بود و به عبادت می‌پرداخت
.

به مستحبات، مثل نماز جعفر طیار و اعتكاف خصوصاً در ایام اقامتش در قم، بسیار اهمیت می داد. از تلاوت قرآن غافل نبود و بیشتر اوقات به ویژه در سحرها، آن را تلاوت می‌كرد
.
آیت الله نجومی در این مورد می‌گوید: «در انجام عبادات خصوصا نماز اول وقت، شدیداً مراعات می‌كرد و انجام آن ها را بر امور دنیایی مقدم می‌داشت. در انجام مستحبات و مداومت بر آن ها، جدیت خاصی داشت. وی هفت سفر به مكه مكرمه به قصد زیارت و اظهار بندگی در برابر خداوند متعال مشرف شد
».

خوش خُلقی با خانواده:


او همان گونه كه با مردم با اخلاق نیكو رفتار می‌كرد، با افراد خانواده‌اش نیز چنین بود و همان احترام را برای اهل خانه اش قائل بود. به همین علت فرزندان وی نیز به سلك روحانیت درآمدند و به تحصیل علوم دینی پرداختند.
آیت الله نجومی در این باره می‌نویسد: «در زندگی شخصی حتی الامكان سعی می‌كرد كارهای شخصی خود را انجام دهد و افراد خانواده را به زحمت نیندازد و اگر كاری را به آن ها محول می كرد، هیچ وقت حالت آمرانه نداشت. همیشه به این امر «كه مرد در زندگی باید یاور و همراه همسرش باشد»، عمل می‌كرد و در مواقع لزوم در كارهای خانه به همسرش كمك می‌كرد. در بچه‌داری هیچ ابایی نداشت. یك روز در خیابان فرزندشان را بغل گرفته بود كه یكی از آشنایان به وی گفت: چرا شما بچه را بغل كرده‌اید؟ مگر روحانی بچه بغل می‌كند؟ وی در جواب گفت: یك روحانی بیش از هر كس باید در امور خانواده، به افراد خانواده یاری كند
».

رعایت آداب اسلامی:

تنها معیار آیت الله حاج آخوند در برخورد با مردم، رضایت خداوند بود. از این رو، در معاشرت با مردم صداقت در گفتار و رفتار، وفای به عهد، تواضع، یكرنگی قبل و بعد از ریاست و تشویق به نیكی‌ها را رعایت می‌كرد. وی با این كه در برابر كژی‌ها و نادرستی‌ها می‌ایستاد، ولی اخلاق و رفتار اجتماعی‌اش چنان جذاب بود كه بسیاری از افراد به او ارادت و عقیده خاصی داشتند. و با این كه از محبوبیت گریزان بود، ولی طبیعت رفتارش مردم را مجذوب خود ساخته بود. استقبال بی سابقه و اعجاب انگیز مردم كرمانشاه از وی بعد از بازگشت از زیارت خانه خدا در سال 1377 ش، كه ساعت‌ها پشت درِ فرودگاه كرمانشاه و در منزل وی منتظر ورودش بودند، نشان دهنده چهره مردمی این عالم جلیل القدر است
.

حق گویی:

وی در بیان حق و دفاع از آن، بسیار شجاع بود. حق را بیان می‌كرد، چه به نفع او باشد و چه به ضرر او؛ توجهی به شخصیت یا تعداد طرفداران آن نداشت و در این امر از سرزنش ملامتگران هراسی به خود راه نمی‌داد. این خصلت او ناشی از غیرت دینی او بود كه در طول زندگی سیاسی و اجتماعی اش كاملاً نمود داشت
.

دنیا گریزی:


وی از هر آن چه كه او را به دنیا نزدیك و از خدا دور می‌كرد، پرهیز داشت. دارای وارستگی و مناعت ذاتی خاصی نسبت به دنیا بود. مال و مقام وسیله خدمت به بندگان خدا می دانست. با این كه دارای مناصب مختلف اجتماعی بود، ولی به هیچ كدام دل نسپرد و هر وقت احساس می‌كرد كه آن مناصب او را به طرف دنیا سوق می‌دهند و او را از هدف اصلی‌اش كه همان بندگی خداوند بود، بازمی‌دارند، از آن مناصب دوری می‌كرد. قناعت، ساده زیستی، تشریفات گریزی و بی‌اعتنایی به وجهه اجتماعی، از ویژگی‌های بارز وی بود
.

غیرت دینی:

اهمیت به امر به معروف و نهی از منكر، حساسیت در برابر انحراف به نام دین، دوری از مصلحت اندیشی‌های نابه جا، دوری از تسامح در اجرای حدود الهی، ستیز با تفریط و افراط در آموزش معارف دین و اجرای برنامه‌های دینی، از دیگر ویژگی‌های بارز حاج آخوند بود.

وفات و مدفن:

آیت الله حاج آخوند بعد از سال ها مجاهدت و تلاش در راه ترویج دین و تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی، بالآخره در شامگاه روز یكشنبه 15 مهر 1380 (19 رجب 1422)، در سن 72 سالگی شمع وجودش خاموش شد و استان كرمانشاه در سوگ فراق و در غم و اندوه جانكاهی فرورفت. با درگذشت او، در كرمانشاه دو روز عزای عمومی اعلام شد. مردم ناباورانه، دسته دسته برای عرض تسلیت به منزلش روی آوردند و با پیكر پاك آن مجاهد بزرگ وداع كردند
.
پیكر وی سه شنبه 17 مهر ماه، بر روی دوش مردم عالم دوست كرمانشاه به صورت بی سابقه‌ای تشییع و به شهر قم منتقل شد. پیكر وی در قم نیز با حضور بسیاری از علما و برخی مسئولین كشوری و لشكری از مسجد امام حسن عسکری علیه السلام به سوی حرم مطهر تشییع شد. حضرت آیت الله العظمی بهجت بر وی نماز خواند و سپس به امر حضرت آیت الله خامنه ای، در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به خاك سپرده شد.

سردار شهید ابراهیم نجاتی

رخشنده ترین ستاره عشق تویی//در چشم سحراشاره عشق تویی

        در وسعت اسمان ابی وطن // خورشید هزار پاره عشق تویی

 

         

ای شهید ای سرو سرافراز رهایی شعر از شکوه نام تو بشکوه

می شود  اینک در هرکلام پاک همراه با درود باید تو را نوشت

باید تو رو سرود تا سخره از صلابت نامت بایستد روح درخت سبز

شود ازشنیدنت شهید عزیز بار دیگر نسیم عطر تو را درشهر

پراکند در هرسالگرد شهادتت خاطرات تو از راه می رسند و

گلهای ارغوانی یادت شکوفا می شوند

 

(خلاصه ای اززندگی نامه سردار رشید اسلام شهید نجاتی) 

 

با ذکر صلواتی روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید

 

 

 مراسم بیست و پنجمین سالگرد شهادت سردار شهید ابراهیم نجاتی

 

سخنران : مدعو

 

ذاکرین : حاج بهزاد لرستانی / حاج بهمن جمیاری / حاج علی اکبر پروینی /

کربلایی علی رحیم پور / کربلایی محسن کرمی

 

زمان:  پنج شنبه ۲۶ / ۵ / ۹۱ ساعت ۲۲

 

مکان: شهرک ظفر ایستگاه سه جنب کلانتری کوچه اول حسینیه شهید

 

منتظر قدوم همشهریان عزیز هستیم

ادامه نوشته

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) ...

 

 

بسم رب الزینب(س) و الشهدا و الصدیقین ....

 

 

 من ز دربار حسین بن علی ماهانه دارم / کی چشم امید بر مردم بیگانه دارم

 

تاگرفتم برگه نوکری خود ز مادرش زهرا(س) / در جهان من منصب شاهانه دارم 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

با نهایت تاسف درگذشت خادم الحسین حاج حسن رحیم پور (ره) رو به خانواده داغدار ایشون و

 

 

تمام هئیات مذهبی و پیر غلامان استان کرمانشاه خصوصا هئیات عشاق الائمه (ع) و

 

 موسی بن جعفر (ع)تسلیت میگیم...

 

انشالله که روح حاجی شاد و با مولای مظلومش امام حسین(ع) و شهدای کربلا محشور باشه

 

 

سردار شهید خسرو آرمین ...

شهيد خسرو آرمين  فرزند ابراهيم در سال 1347  در  شهر کرمانشاه متولد شد و از همان اوان کودکي تحت تعاليم ديني فضاي خانوداه مذهبي خويش قرار گرفت  و دوران تحصيلات راهنمائي را در مدرسه شهيد بهشتي و دوران متوسطه  را تا سال دوم در دبيرستان خرد گذراند .

دوران نوجواني شهيد مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي بود  که تحت نظارت و تربيت برادر بزرگتر خود شهيد بهمن مفاهيم وپايه هاي ديني اسلام ناب محمدي ص را فرا گرفته و براي  تقويت  پايه ها و باورها يمذهبي   به فعاليتهاي فرهنگي  در انجمن اسلامي شاطرآياد رو آورد ودر کلاسهاي مختلفي که در اين مکان  فرهنگي  برگزار ميشد شرکت كرده  و درسالهاي اول انقلاب عضو گروه سرود و تاتر انجمن اسلامي شاطرآباد بود .

شهيد دامنه ي فعاليتهاي خود را از محله به محيط مدرسه کشانده  و درآانجا نيز با ديگر دانش آموزان  اقدام به شكل دهي  گروههاي مختلف فرهنگي نموده  و دوران راهنمائي با تهيه روزنامه ديواري و دوران دبيرستان با عضويت  در انجمن اسلامي دبيرستان به اين فعاليتها رنگ  جدي و عميقي بخشيد . 


 در سالهاي 64 با اوج گرفتن جريان دفاع مقدس شهيد با گوش جان سپردن به فرمان حضرت امام ره   به موج خروشان سپاهيان محمد ص  گرويد  تا به فرمان مقتداي خويش تکليف جنگ نا برابر را با اهداي جان خويش به نفع اسلام رقم زند  . شهيد در سال 64 بعنوان بسيجي به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل اعزام  و  مدتي را در جبهه هاي جنوب « جزيره مجنون »  سپري نموده و در زمستان 64 در عمليات والفجر 9 بهمراه گردان حنين از تيپ نبي اكرم شرکت جست و در همان عمليات مفقود الاثرشده  که در سال 71 پس از گذشت  7 سال پيکر مطهرش به کشور بازگردانده و در مزار شهداي کرمانشاه به خاک سپرده شد .

از جمله خصوصيات اخلاقي شهيد ميتوان به :  اهميت زياد به انجام واجبات و مستحبات خصوصا نماز  اول وقت و روزه  ، احترام زياد به پدر و مادر  ، جديت در امور محوله  و نظم در کارها و حفظ اموال بيت المال اشاره کرد . وي داراي دوستان زيادي در بين همسالان خود بود که نشان شخصيت برجسته ي اخلاقي او بود که در طيف هاي مختلف داراي احترام زيادي بود .


از وي وصيت نامه اي باقي است که در آن به اطاعت از ولايت فقيه و حفظ انقلاب  و تاکيد زيادي به  رعايت شئونات اسلامي اشاره شده است...

بیست وچهارمین سالگرد شهید ابراهیم نجاتی

 

بسم رب الزینب(س) و الشهدا و الصدیقین

کاش منهم دلی همچون شهیدان داشتم / تاکه دست از دامن این خاک بر میداشتم

 

سلام بر مردان صادقی که از میان تیغ و خون گذشتند و جام شهادت نوشیدند و پویایی اسلام ناب

 محمدی(ص) را باخون خویش ضمانت کردند سلام بر وارثان حماسه وحجنره های خونین تکبیر عشق

و سرود وصل خدائی سرو قامتان حضور نماز معرفت و چشمان بارانی اشک اشتیاق ...

بیست وچهارمین سالگرد شهادت دلیر مردجبهه های عشق و ایثار پاسدار رشید اسلام شهید ابراهیم

 نجاتی آنکه همه زندگیش عرصه هنر نمایی عشق بود تا عاقبت راه آسمان را یافت و بسوی قبله ای

 نماز کرد که قیام آن شرافت سجود در خون را به او ارزانی داشت.

 

زمان : ۲۰ / ۵ /۹۰ ساعت ۲۲ شب

مکان : حسنیه شهید نجاتی شهرک ظفر ایستگاه سوم جنب کلانتری کوچه اول

ذاکرین: حاج بهزاد لرستانی / حاج بهمن جمیاری / حاج علی اکبرپروینی / کربلایی محسن کرمی

 

شهیداحمدسالمیان

بسم رب الزینب(س) و الشهدا و الصدیقین

شهیداحمدسالمیان / سن ۲۳ / تاریخ و محل شهادت ۲۸/۲/۶۸ کرمانشاه

هیچ وقت امام را تنها نگذارید.ادامه دهنده راه شهدا باشید نگذارید خون شهدا پایمال

شودآرمانها و هدفهای آنان را به نحوه ایده آل حفظ کنید.حسین جان عمریست به امید

 دیدارت ازاین محفل به محفل دیگر می روم و می دانم که لایق دیدارت نیستم اما پسر

 فاطمه ترا به جان مادرت فردای قیامت مارا شرمنده مسازدستمان را بگیر و مارا درکنار

خودت قرار ده ما محبین مادرت فاطمه بوده ایم. خداوندا ! نخست در  اینجا درپیشگاه

 ائمه اطهار با تو عهد می بندم تازنده ام دست از یاری روح خدا خمینی بر نخواهم

داشت زیرا با عنایت خداوند و وجود نازنین این رهبر عزیز ما از بیراهه های ظلالت نجات

 پیدا کردیم و به اینجا رسیدیم.

خاطره ای از شهید احمدسالمیان:

بابچه ها تو سنگرمی نشستیم میدیدم که احمد نیست همه جارو دنبالش می گشتیم 

ولی اثری ازش نبود نگران می شدیم میدییم بعد از چند ساعت خسته و رنگ رو رفته 

برمی گشت (بیشتر مواقع غیبش میزد) با همون چهره نورانی و مهرابانش. چون

 می دونستیم دلش نمی خاد چیزی ازش بپرسیم ماهم بیخیال پرسیدن می شدیم

یه بار با شهید ابراهیم نجاتی تصمیم گرفتیم  دنبالش بگردیم برف سنگینی آمده بود

سردشت زمستانهای سختی داشت ... اون روز هوا سرد ... برف سنگین ... بعد از

 کلی گشتن دیدیم خیلی دور تر ازسنگرا تو یه شیار با پای برهنه و با یه پیرهن نشسته

 رو برفا زیارت حضرت زهرا(س) رو می خونه و سیل اشک از چشمهاش جاریه احمد

 ارادت خاصی به مادرسادات حضرت زهرا(س)داشت و با شنیدن اسم مادرحالش

دگرگون می شد با دیدن احمد ماهم حالی پیدا کردیم بعد از مدتی احمد به طرف ما اومد

و مارو به حضرت زهرا قسم داد که دنبالش دیگه نیایم و تا روزی هم که زنده است

چیزی به کسی نگیم گفت من دارم معامله میکنم با مادر و  ... تا بعد از شهادتش اصلا

 راز اون غیبت ها رو به کسی نگفتم تا اینکه آسمونی شد و به کاروان کربلاییها رسید.

شادی ارواح طیبه شهداخصوصا سرداران مظلوم

 و تشنه لب  تیپ نبی اکرم (ص) کرمانشاه صلوات

 

مداح دلسوخته اهل بیت شهید غلامعلی رزلانسری

بسم رب الشهدا والصدیقین

شهید غلامعلی رزلانسری ...محل شهادت ...عملیات میمک ...

یکی از نامداران عملیات میمک و ازسرداران مظلوم سپاه عضو اطلاعات عملیات و ازخط

شکنان تیپ نبی اکرم(ص) کرمانشاه شهیدی که هفت شبانه روز با پای قطع شده بدون

غذا و حتی کمک های اولیه پزشکی در محاصره بود تا اینکه آسمونی شد.

شب عملیات بود اورا در نقطه ای دیدم فراموش نمی کنم آن لحظه دیدار را که رها از

همه وابستگیهای دنیوی شده بود و نوری بهشتی از چهره اش متجلی بود.

بعد از شروع عملیات با شهید رزلانسری و چندنفر از بچه ها به عمق جبهه دشمن نفوذ

کردیم که با مواضع خمپاره ای دشمن درگیر شدیم چون زیاد جلو رفته بودیم و دشمن

نیز مارو دیده بود تصمیم به برگشت گرفتیم  موقع برگشت بود که پای راست شهید

رزلانسری روی مین رفت  همراه شهید محسن شفیعی غلامعلی رو به دوش گرفتیم 

و به رودخانه رسیدیم  شهیدمحسن شفیعی پایش روی یه چاشنی رفت و چند نفر

 ازبچه ها آسمونی شدند و با بدن هایی تکه تکه شده  به ندای هل من ناصر مولاشون

لبیک گفتند و دشمن که در این موقع مارو محاصره کرده بود حلقه محاصره رو تنگ تر

می کرد ولی تو این لحظات سنگین درگیری یه گوله توپ بین عراقی ها خورد و حلقه

 محاصره شکسته شد با قرارگاه درتماس بودیم که گفتند بیایید و نیرو ببرید که

 مجروحین و شهدا رو عقب بکشید...با مشورت با شهید رزلانسری  تصمیم گرفتیم چند

 نفری به عقب برگردیم ...

(راستی عراقی ها تمام مواضعی را که بچه ها ازاد کرده بودند با یه تک

 باز پس گرفته بودند )

به هرحال منو حاج حمید و حاج توکل و بیسیم چی از شهید رزلانسری و بقیه بچه ها

جدا شدیم و به قرار گاه برگشتیم هرشب با بچه ها تا نزدیکیهای نیزارمی رفتیم ولی

 آتش سنگین دشمن مانع رسیدن مابه بچه ها می شد عزیزان پنج روز به همین منوال

 گذشت نه کسی می تونست خودش رو به بچه هابرسونه نه اونا می تونستند عقب

 بکشند تا اینکه شهید غلام رزلانسری با بیسم تماس گرفت گفت هر کاری می تونید

 انجام دهید بچه هایی که سالم هستند به اتش می زنند تا انشالله به قرارگاه برسند

 ماهم منتظر شما می مونیم بچه هابه دل اتش زدند که چند تایی شهید شدندوچند

تایی هم موفق به عبورشدندعزیزان هفت شبانه روزگذشت تا اینکه عراقی ها منطقه

نیزار را گرفتند و به گفته شاهد عینی(محمدموسیوند) عراقی ها هر کسی رو که توان

 راه رفتن داشت رو با خوشون بردند و هر کس هم که... با تیر خلاص... شهید غلام

رزلانسری که هفت شبانه روز از قطع پای راستش گذشته بود این مدت بدون غذاو...

 دیگر رمقی نداشت... یکی از دشمنان بعثی با گلوله خلاصی که به قلب این سردار

سپاه اسلام زد انتظار چندین ساله را پایان داد واین عاشق سینه سوخته اهل بیت

 با تنی مجروح و غرق خون به کاروان کربلائیها رسید...

روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو .

 شادی ارواح طیبه شهدا این سردار مظلوم و عاشق و شهید ابراهیم نجاتی

 سه تاصلوات حیدری بفرستید...

 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم